روزي حضرت موسي براي مناجات به كوه طور مي رفت و شيطان هم در پي او رفت. يكي از فرشتگان شيطان را نهيب زد و گفت: از دنبال موسي برگرد كه او كليم خداست مگر اميد داري كه بتواني او را بفريبي؟ شيطان گفت: آري. چنان كه پدر او حضرت آدم را به خوردن گندم فريفتم از موسي هم اميد دارم كه چنين شود حضرت موسي متوجه شد . شيطان گفت: اي موسي كليم مي خواهي تو را شش پند بياموزم؟ حضرت موسي فرمود: خير. من احتياج ندارم از من دور شو. Data Mining (داده کاوی)
وقتی با انگیزه و پر انرژی هستیم
رمز برتری عالم بر عابد از نگاه سعدی
موسي ,حضرت ,كه ,شيطان ,اميد ,هم ,حضرت موسي ,شيطان گفت ,چنين شود ,كه چنين ,دارم كه
درباره این سایت